موقع خواب بهمون خبردادن که امشب رزم شب دارین،آماده بخوابین؛
همه به هول و ولا افتادیم وپوتین به پا وبا لباس کامل وتجهیزات نظامی خوابیدیم!
تنها کسی که ازرزم شب خبرنداشت حسین بود!
آخه حسین خیلی زودترازبچه ها خوابیده بود...
نصفه های شب بود که رزم شب شروع شد با صدای گلوله وانفجارازجا پریدیم!
ادامه مطلب رو ازدست ندید....بسم الله
- ۰ نظر
- ۳۲۷ نمایش